تونل 5 کیلومتری زیر بازار تهران؛ واقعیت یا شایعه؟
هفته گذشته، پس از بازدید معاون دادستان تهران، رئیس سازمان مدیریت بحران...8 دی 1404

هفته گذشته، پس از بازدید معاون دادستان تهران، رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران، شهردار منطقه 12 و معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی از یکی از سراهای بازار بزرگ تهران، خبری درباره وجود تونلی پنج کیلومتری زیر سه سرای «آزادی»، «زیبا» و «نادر» منتشر شد. تاکنون منبع اصلی انتشار این خبر مشخص نشده است. البته شهردار ناحیه 3 منطقه 12 وجود این تونل را تایید نمیکند
به گزارش نسیم اقتصاد، روزنامه هم میهن نوشت: این خبر به شایعاتی درباره حفاری غیرمجاز زیر بازار تهران دامن زد، اما بررسی اظهارات مقاماتی که هفته گذشته از سرای آزادی بازار بازدید کردند و بازدید میدانی هممیهن و گفتوگو با تعدادی از مالکان این سرا، وجود تونل 5کیلومتری را در این سرا رد میکند.
مشاهدات میدانی خبرنگار «هممیهن» نشان میدهد، آنچه این روزها در فیلمهای در بعضی رسانهها منتشر شده، یک انبار متروکه و قدیمی 403 متری با مالک مشخص است و در طبقه منفییک سرای زیبا، کنار مغازههای دیگر قرار دارد. مالکان میگویند این فضای متروک، 40 سال پیش سند زده شده و از آن برای برگزاری هیئتعزاداری استفاده میشده است.

حبیب کاشانی، عضو شورای شهر تهران، در جلسه روز گذشته شورای شهر تهران به ماجرای حفاری یک تونل چندکیلومتری در بازار تهران واکنش نشان داد و گفت: «در اخبار متوجه شدم تونلی در بازار به طول چند کیلومتر حفر شده است و اگر این موضوع در منطقه 12 که جزو بافتهای فرسوده شهر تهران محسوب میشود، رخ داده باشد، حتماً باید درباره آن توضیحات روشنی ارائه شود؛ چراکه این اتفاق، رخدادی خارقالعاده است و میتواند آسیبهای جدی بهدنبال داشته باشد. اگر در تهران حتی یک فرغون خاک جابهجا شود، عوامل شهرداری با آن برخورد میکنند؛ حال این سوال مطرح است که چگونه حفاری به این شکل و در این ابعاد در تهران اتفاق افتاده است.»
حالا مهرشاد اللهوردی، شهردار ناحیه 3 منطقه 12 شهرداری تهران در گفتوگو با هممیهن وجود تونل را زیر سرای آزادی بازار تایید نمیکند و تاکید دارد که امکان ساخت چنین تونلی در این محدوده وجود ندارد. او میگوید، قدمت سراهای موجود در سرای آزادی، درمجموع بیش از 60 سال است، اما به هیچ عنوان از شهرداری پایانکار نگرفتند و همیشه به همین حالت بنکداری، صنف قماش و پارچه به فعالیت خود ادامه دادهاند:«در دهههای 70 و 90 مالکان تصمیم گرفتند برخی اقداماتی را در راستای بهدستآوردن منافع بیشتر انجام دهند؛ ازجمله اینکه سرویسهای بهداشتی را به مغازه تبدیل یا اینکه یک مغازه را به چهار مغازه تبدیل کردهاند، علاوه بر این، انبارهای تجاری و دفاتر فروش و سوییتهایی که در طبقه بالای سراست، به تجاری تبدیل و نیمطبقههایی را هم داخل مغازههای خود برخلاف مقررات ایجاد کردهاند. عدد پنجهزارمترمربع هم مربوط به تخلفات ساختمانی این ملک از سال 1370 تا امروز است؛ یعنی از این سال چیزی بالغ بر پنجهزار متر تغییر کاربری دادهاند.
از سال 70، کسی به این موضوع رسیدگی نکرده و در زمان مدیریت من از ابتدا این موضوع را بررسی کردیم تا به این تخلفات شهرسازی که در اعیان ملک است رسیدیم. سال 1402 این موارد به کمیسیون ماده 100 ارسال کردیم و این کمیسیون بعد از بررسیهای خود در سال 1403 رای خود قطعی خود را درباره اعاده بر کاربری مجاز صادر کرده است.» او میگوید، شهرداری و آتشنشانی همراه با هیئتامنای این سرا بازدیدی از آن انجام داده و متوجه شدند که وضعیت سازهای آن چندان خوب نیست:«دلیل این شرایط هم آنهمه پارچههای بسیار سنگین و صندوقهایی است که بار بسیار زیادی روی آنها قرار گرفته است.
احساس کردیم اتفاقاتی در حال رخدادن در این سراست؛ مثل بازکردن نورگیرهای «وُیدی» بین طبقات، که جلوی آن را گرفتیم و علاوه بر این، با یک بررسی میدانی به این نتیجه رسیدیم که در نبود مالک یکی از مغازهها، یک زیرزمین به همان ابعاد مغازه، یعنی حدود 35 متر در راستای منافع شخصی و برای تبدیل به انبار پارچه، ایجاد شده است. علاوه بر این، یک انباری هم مجاور آن وجود دارد که بالکن دارد و جزء مستحدثات ابتدایی سال 1340 است، اما زیر آن هم یک نیمطبقه انبار تجاری برای پارچه ایجادشده که آنهم حدود 80 تا 90 متر است؛ یعنی درمجموع بین 120 تا 150 متر است. اما باتوجه به اینکه زیر پی ساختمان را برای این انبارها کندهاند، امنیت سازه را بهخطر انداختهاند.

از آنطرف هم قدمت بنا متعلق به 60 سال پیش است و تصمیم گرفتیم این موضوع ایمنی را در قالب کمیته ایمنی به دادستانی منتقل کنیم.» اللهوردی توضیح میدهد که بهدنبال برگزاری این کمیته، شهرداری متوجه شده است که باید رفع خطر فوری صورت گیرد:«طبق بند 14 ماده 55 قانون شهرداریها، ما فقط میتوانستیم برای دادستان بنویسیم که خطر بالقوهای وجود دارد و تنها چیزی که به ذهن من میرسد این است که برای یک فضای شش هزار متری که 1200 نفر کسبه دارد، فعلاً فقط ممانعت از فعالیت صورت بگیرد تا حدود پنجهزار تردد را در آن فضا نداشته باشیم تا بعداً واحدهای حاکمیتی و مسئولانی وزارت صمت، آتشنشانی و دیگر ارگانها دراینباره تصمیم گیری کنند.
طبیعتاً توقف فعالیت هزار واحد صنفی که معیشت سه تا چهار هزار نفر را تامین میکند، آنها را دچار مشکل میکند. بههمیندلیل به این نتیجه رسیدیم که پلمب این منطقه از بازار امکانپذیر نیست و موضوع را به شورای تامین استان و فرمانداری ارجاع دادیم که آن را بازرسی کردند که متوجه شوند آیا واقعاً این میزان خطر وجود دارد که دستور توقف فعالیت صادر کنند یا خیر؟ خبرنگاران هم برای بازدید آمدند تا اینکه غائله تونل پیش آمد.»
شهردار ناحیه 3 منطقه 12 درباره نخالههای باقیمانده در این انبار توضیح میدهد و میگوید:«بعضی از کسبه میخواستند به یک سری از طبقات وُید( نورگیر) باز کنند که متوجه شدیم و اجازه ندادیم حتی یک گونی خاک از آنجا بیرون برود و جزو آلت جرم آنها بود که به دادستان ارائه کنیم. ما از اوایل سال درگیر این موضوعیم و دادستان برای امنیت سازه، مالکان را مجاب کردند که یک شرکت امنیت این سازه را تأیید کند اما 9 مالک با هم اختلاف داشتند تا درنهایت مدیریت شهری با پرداخت هزینه گزافی توانست از طریق سازمان مدیریت بحران شهر تهران این موضوع را برای مرکز تحقیقات راه و ساختمان ارسال کردیم که زیرمجموعه وزارت راه است تا جلوی هر زدوبندی گرفته شود و هم از تمام ابزارهای فنی و مهندسی استفاده کنیم.
دوستان مرکز راه و ساختمان دو ماه این منطقه را ارزیابی و لرزه سنجی کردند و گفتند، اینجا جزو مناطق پرخطر است و سازه دیگر فرسوده شده است. این موضوع هم هیچ ربطی داستان تونل ندارد. حدود ششماه است که ما جلسات مختلفی را در شورای تامین استان، فرمانداری، معاونت اقتصادی استانداری و واحد برگزار کردهایم و همه این موضوع را رصد میکنند.
این موضوعی سلسلهوار بوده اما از این جا به بعد قرار شده است که مردم را مطلع کنیم که این سرا، سرای پرخطری است و کسبه را آماده کنیم که این منطقه خطرناک است و آماده باشند. مالکان میگویند ما سرقفلی را فروختهایم و چون عرصه را واگذار کردهایم، اعیان به ما مربوط نیست. ازطرفی سرقفلیداران اعتراض کردهاند چون از وضعیت سازه و ایمنی آن ناراضی بودند. اما خود آنها متولیاند؛ چون ما نه پولی داریم که بسازیم، نه آمادگی آن را. ما این موضوعات را به مرجع قضایی منتقل کردیم. حتی اگر شهرداری هم بخواهد برای بازسازی و نوسازی ورود کند، نیاز به ورود خود کسبه است. اگر آنها همکاری نکردند، مرجع قضایی باید ورود کند.»
برای رسانهها ماجرای تونل پنج کیلومتری زیر سرای آزادی، از دوشنبه یکم دیماه امسال شروع شد: «حفاریهای غیرمجاز، زاغهکنی و خالیکردن پی و شالوده ساختمانها توسط افراد سودجو، بهطوریکه سه سرای قدیمی آزادی، نادری و زیبا را به کانون یک ناایمنی پرخطر تبدیل کرده است؛ ناایمنیای که روزانه جان هزاران کسبه و شهروند را تهدید میکند.» این خلاصهای از بازدید هفته گذشته ولیالله مهبودی، معاون حقوق عامه و پیشگیری از جرم دادستان تهران، علی نصیری، رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران، کامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی، شهردار منطقه 12 و گروهی از کسبه و هیئتامنای سرای آزادی از بازار تهران بود.
طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، در جریان این بازدید آیینی، شهردار منطقه 12 با اشاره به قدمت این مجموعه گفته بود: «این سرا قبل از انقلاب ساخته شده و بعد از انقلاب بهعنوان سرای آزادی شناخته میشود که در ترکیب با چند سرای دیگر ازجمله سرای زیبا و سرای نادر، یک مجموعه بزرگ و بههمپیوسته را تشکیل میدهند که در صنف پارچه فعالیت دارند. آنچه اتفاق افتاد این بود که در ماههای ابتدایی حضور بنده در شهرداری منطقه 12، با تلاش همکاران ما در شهرداری ناحیه 3 این منطقه که ناحیه بازار است، یک تخلف بزرگ شناسایی شد. این تخلف مربوط به حفاری بدون مجوز و بهنوعی خالیکردن زیر این پاساژ بود که مشاهده شد.
از زمانی که مطلع شدیم، مصادف با تعطیلات فروردینماه امسال بود که این شناسایی انجام شد. در همین راستا مرکز تحقیقات وزارت راه، مسکن و شهرسازی که بهنوعی بالاترین مرکز تخصصی دولتی ما محسوب میشود، دعوت شد و بررسیهای لازم را انجام داد. نتایج این بررسیها نشان داد که باید درخصوص نوسازی این پاساژ، اقدام عاجل صورت بگیرد.» به گفته آیینی، حدود یکماه پیش این گزارش دریافت شد و از فروردینماه که این محل شناسایی شد تا آبانماه امسال، هیچ اقدام تخلفی جدیدی صورت نگرفته است. این تخلفات مربوط به سالهای گذشته است، نه سال جاری و نه حتی سال گذشته؛ بلکه احتمالاً از اواسط دهه 90 آغاز شده و تا پایان سال گذشته بهنوعی ادامه داشته است.»
در جریان این بازدید علی نصیری، رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران هم از پیخواری در این سرا گفته بود:«در این مجموعه، در طبقه زیرین که جزو سازه ساختمان بوده، اقدام به حفاری غیرمجاز شده و یک طبقه جدید ایجاد کردهاند که نه امکان فنی آن وجود داشته و نه مقاومت لازم را دارد. حفاریها، ایجاد تونل و ساخت مغازه و انبارهای جدید، بدون توجه به اصول ایمنی ادامه داشته است؛ بهگونهایکه آثار آن در سقفهایی که دچار خمش شدهاند و ستونهایی که موج برداشته یا بهشدت تضعیف شدهاند، کاملاً مشهود است.»
ولیالله مهبودی، معاون حقوق عامه دادستان هم در این بازدید اعلام کرده بود:«برخی ساختوسازهای غیرمجاز در این مجموعه مشاهده شده که باید فوراً متوقف شوند. دستور پلمب قسمتهای غیرمجاز بهدلیل رعایت مسائل ایمنی و حفظ جان شهروندان صادر شده است و اجازه ورود به این بخشها داده نمیشود.»
کامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران هم گفته بود: «به دستور معاون دادستان تهران و در پی موضوعی انجام شد که متأسفانه مربوط به سه سرای آزادی، سرای دستمالچی و سرای زیباست؛ سه سرایی که در کنار یکدیگر قرار دارند و بهدلیل حفاریهایی که در طبقات زیرزمین انجام شده، شهرداری منطقه 12 متوجه موضوع شده و خوشبختانه جلوی ادامه کار گرفته شده و موضوع بهصورت جدی پیگیری شده است. این حفاریها بهطورکامل بحث سازهای ساختمان را تحتتأثیر قرار داده و حتی مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی نیز دراینخصوص اعلام کرده که سازه کاملاً ناپایدار شده است.» حالا اما مالکان سرای آزادی روایتی دیگر از این ماجرا دارند و وجود تونل زیر سرا را با نشان همان محل بازدید تکذیب میکنند.
انتهای طبقه منفییک سرای زیبا، یکی از چهار قسمت سرای آزادی بازار بزرگ تهران، نخالهها و کمی آهن روی زمین ریخته و کمی جلوتر از آن، دقیقاً انتهای آن راهروی باریک، همان دری است که هفته گذشته، بعد از بازدید معاون دادستان تهران، رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران و معاون پیشگیری آتشنشانی تهران اعلام شد به تونل و مسیر حفاری غیرمجاز باز میشود، همین مسیر را کسبه بازار هم نشان میدهند اما دوست ندارند نامی از آنها نوشته شود؛ آنهایی که میگفتند «اغراق» شده و هیچ تونلی وجود ندارد، اما وقتی یکی از نمایندگان مالکان سرای آزادی، قفل در را برایمان باز میکند، خبری از پلمب نیست و تنها یک برچسب زرد رنگ قدیمی روی آن باقی مانده که تاریخ آن مربوط به اردیبهشتماه امسال است.
ما سه نفریم؛ خبرنگار روزنامه «هممیهن»، مهدی قهرمانی، وکیل یکی از مالکان سرای آزادی و احمد، برادرش؛ نماینده چند نفر از مالکان سرای آزادی و نه همه آنها که حالا قرار است نشان دهند و ثابت کنند که تونلی زیر سرا وجود ندارد و همهچیز به ادعاهای چندنفر از کسبه و هیئتامنا برمیگردد. نور موبایل، ما سهنفر را از بین یک راهروی باریک بهسمت فضایی بزرگتر میبرد. همان راهرویی که حالا در همه پستهای اینستاگرام و تصاویر خبرگزاریها بهعنوان ورودی تونل معرفی میشود و کنارش نخاله و زباله، پارچههای گونیپیچ شده، خاک و سنگ است.
از دالان کوچک که رد میشوی، به یک انبار همسطح با طبقه منفییک میرسی که غیر از همان خاک و سنگها با دیگهای بزرگ و قاشقهای مسی پر شده. در میان انبار یک پله 12- 10 تایی است که به یک نیمطبقه دیگر میرسد، دو راهنمای ما، میگویند شهرداری اجازه نمیدهد که این فضا را از نخالهها خالی کنند. انتهای همین نیمطبقه دوباره با چندپله دیگر به داخل پاساژ میرسد و تا چشم کار میکند، اطراف آن دیوارهای سیمانی و گچی است.
دو راهنما، همان زمان که در این انبار چرخ میزنیم، دست به دیوارها میزنند، ستونهای پر از شعارهای انقلابی و باقی مانده تابلوهای قدیمی و دیگها و قاشقهای مسی را نشان میدهند که بگویند این فضا، باقیماندهای از یک ملک قدیمی و متعلق به «حاجآقا مجردی» است که 40 سال پیش برایش سند زد شده و همانموقع هم هیئتعزاداری بود، حالا متروکه شده است و هیچ تونلی در کار نیست و برای این گفتهها اسنادی دارند.
اگر نور خوب باشد، دیوارها و سقف کوتاه، خاک، سنگ و زباله را خوب میبینی و سعی میکنی چشم بچرخانی که یک ورودی برای تونل پیدا کنی، ولی راه به جایی بیرون از این فضای محصور دیده نمیشود، حداقل در همین فضایی که در عکسها و تصاویر چندروز گذشته بهنام ورودی تونل معرفی شده بودند. در عکسهای روز بازدید نمایندگان دادستانی، شهرداری و مدیریت بحران، تصویر مردی دیده میشود که بخشی فرو ریخته در دیوار این انبار را نشان میدهد، احتمالاً همان زمانی است که در حال گفتوگو درباره زاغهکنیاند.
حالا ما روبهروی همین نقطه میایستیم و راهنما میگوید:«اینجا، همان نقطهای است که حدود دو- سه ماه پیش و قبل از این جریانها، کارشناسان شهرداری آن را کندهاند؛ چون فکر میکردند به زیر زمین راه دارد، اما آنقدر کندند که وارد مغازه کنار دستی شدند. ببینید! قطر دیوار 80 سانت است، این دیوار حمال پاساژ است. شهرداری حتی اجازه نمیدهد ما اینجا را تمیز کنیم، میگوید فقط پول به ما بدهید؛ حتی برای بردن چوب و آشغال». دور تا دور دیوار این فضای 403 متری، غیر از این دیوار کندهشده که حالا با گچ سفید پر شده، راهی به بیرون دیده نمیشود.
ما دقیقاً در همان موقعیتی میایستیم که یکهفته قبل تیم بازدید معاون دادستان، آتشنشانی، مدیریت بحران و چند نماینده از کسبه و هیئتامنای سرای آزادی ایستاده بودند. در همان بازدید بود که اولینبار درباره زاغهکنی و تونلکنی در سرای آزادی شنیده شد. در تصاویری که از این بازدید منتشرشده، رسول احمدی، عضو هیئتعلمی بخش مهندسی سازه و ابنیه مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی میگوید:«در زاغهکنی که اتفاق افتاده، زیرزمین دوم را به وسیله تونلکنی ایجاد کردند و پیرامون و زیر شالودههای ساختمان، خالی شده، تغییرشکلهای بسیار زیاد و ناهمگن رخ داده و احتمال فروریزش موضعی و درنهایت فروریزش کلی بالاست و باید اقدامات ضروری و جدی برای آن صورت گیرد.»
در گزارشهای منتشرشده از آنروز، یکی از کسبه گفته بود:«در ارتباط با زیرزمین و حفاریها که باعث خطر جانی و منافع کسبه شده، تعدادی از مالکان در این قضیه کاملاً بدون تقصیرند. یک عده عناصری که خود را مالکنما نشان میدهند و ادعای واهی میکنند، اقدام به تخلف کردهاند و این تخلف باعثشده اموال و جان مردم به خطر بیفتد و حفاری و زاغهکنیهایی انجام دادهاند که بتوانند یک فضای تجاری غیرقانونی، جهت فروش به مردم ایجاد کنند.
آنها بسیار در این کار دستشان باز است؛ چون پنجهزار متر فضا دارند، نزدیک 12 در خروج دارند که خودشان امکانات ایجاد میکند برای مخفیکردن عملیات ساختمانیشان.» همین گفتهها احتمالاً نقطهای برای شروع ماجرای تونل پنج کیلومتری است و آنقدر پیچیده که حالا از زمزمه بین کسبه بازار، به نگرانی بین مردم شهر تبدیل شده است.
از پلههای وسط انبار بهسمت بالکن میرویم؛ فضایی با چند ستون که روی همه آنها شعارهایی انقلابی باقی مانده. از روی یکی از ستونها «درود بر رجایی»، قابل خواندن است. روی ستونی دیگر، تاریخ هشتم مهرماه سال 57 نوشته شده و در همه دیوارهای این بالکنِ پر از خاک و سنگ، هنوز رد شعارها دیده میشود. راهنمای ما، طاقهای ضربی سقف متعلق به دهههای 50 و 60، کاهگلهای روی دیوارها و پلهایی روی سقف کوتاه انبار را نشان میدهد و میپرسد:«این پلها تاب دارد؟ هیچکدام از این پلها تاب برنداشته است.
میتوانند همین کاهگلها را آزمایش کنند و قدمتاش را پیدا کنند.» چند قدم جلوتر، زیر سقفی کوتاه میایستد؛ همان جایی که احتمالاً رئیس سازمان مدیریت بحران هم ایستاده و گفته بود که احتمال ریزش وجود دارد، ولی او میگوید: «این نقطه را نشان میدهند و میگویند در حال ریزش است، ولی این یک نبشی سپری است که این بالکن روی آن سوار است و وزن دیگری ندارد. وزن اصلی روی ستونهاست که داخل بتن است.»
بین خاکها، سنگها و زبالهها راه میرویم و نور را روی دیوارها و زمین میاندازیم؛ پای یکی از همین ستونها دهها قاشق غذاخوری استیل ریخته و کمی جلوتر، چند دیگ استیل بزرگ باقی مانده؛ راهنما میگوید این ستون «پی» ساختمان است، این قاشقها و دیگها باقیماندهای از یک هیئتعزاداری متعلق به 40سال پیش است و این فضا متعلق به یکی از بازاریان قدیمی بهنام آقای مجردی است که حالا 90 سال دارد. بعد، یک ستون سیمانی را نشان میدهد: «این پی اصلی ستون یک ساختمان است که ستون روی آن قرار دارد، اما میگویند زیر آن را خالی کردهاید، مگر میشود زیر پی ساختمان را خالی کرد.»
بعضی از کاسبان سرای آزادی تا روز شنبه، چیزی از ماجرای تونل نشنیدهاند، بعضی شنیدهاند اما جزئیات نمیدانند، بعضی شنیدهاند اما باور ندارند. میگویند «اغراق» شده و «اصلاً چیزی درباره آن ننویسید.»، بعضی هم میگویند: «چنین خبری هم نیست که شلوغاش میکنند؛ ما اصلاً چنین چیزی اینجا نداریم، نمیدانیم چه کسی این کار را کرده است.»
کاسبان سرای زیبا تمایلی ندارند نامشان در گزارش نوشته شود، مثل آقای «م» که میگوید 38 سال است که در این بازار است و چنین چیزی ندیده است: «یک فضای خالی وجود دارد، یک محدوده خیلی کوچک است که از سالهای 58-57 باقی مانده و اگر آن را ببینید شعارهای اول انقلاب هم روی دیوارهایش نوشته شده. بنا بود بریزد، در این 46-45 سال میریخت. این فضا بوده اما شاید آنها میخواستند احیا و تمیزکاری کنند یا آن را بفروشند، صدای آن درآمده. از قبل انقلاب اینجا بوده، از این خانههای قدیمی بود، هرجایی بروید از این خانههای قدیمی بود که حالا به مغازه تبدیل شده است.»
وسعت سرای آزادی حدود پنجهزار متر مربع است و هفت سهم و مالک دارد و چهار سرای داخلی آن یعنی نادر، زیبا، آزادی جدید و قدیم همه در این پنجهزار متر قرار گرفتهاند؛ چهار سرا با راهروهایی تو در تو و مغازههای پارچهفروشی که تا پیش از دستور آتشنشانی در سال گذشته، بخش زیادی از آنها یک صندوق آهنی بزرگ روبهرویشان داشتند که کاربری انبار پارچه داشته است.
این روایت تعدادی از مالکان سرای آزادی است که تعریف میکنند ماجرای ادعاها درباره ساخت تونل، مربوط به منافع گروهی از کسبه و افرادی است که بهنام هیئتامنای سرای آزادی معرفی شدهاند و اختلاف از ماجرای ایمنسازی سرا آغاز شده. سال گذشته آتشنشانی دستورالعملی داد که طبق آن، صندوقهای آهنی تقریباً بزرگ روبهروی مغازههای پارچهفروشی، باید از داخل سرا جمع شوند؛ چون حدود سههزار تن وزن دارند و به سقف طبقه منفییک فشار وارد میکنند. این گروه از مالکان تعریف میکنند که این صندوقها بهعنوان انبار این مغازهها استفاده میشود و هرکدام نزدیک چهارتن وزن دارند، پر از پارچهاند و در فضای مشاع سرای آزادی قرار دارند، اما صاحبان آنها هیچ پولی بابت قراردادن آن در فضای مشترک بازار پرداخت نمیکنند.
این صندوقهای بزرگ، بخشی از انبار پارچه این مغازههاست که برای نگهداری آنها در یک انبار واقعی، باید هزینه زیادی بپردازند، اما حالا میتوانند هم داخل این صندوقها، هم روی آن و هم در خود مغازه پارچههایشان را انبار کنند؛ بههمیندلیل آتشنشانی دستور جمعآوری آنها را اعلام کرده است. طبق گفته مالکان، یکی از مشکلاتی که قراردادن این صندوقهای بزرگ در راهروهای سرای آزادی ایجاد کرده، پوشاندن دریچههای تهویه هوای طبقه منفییک سرای آزادی است و ممکن است در زمان آتشسوزی، از خروج دود جلوگیری کنند.
مالکان میگویند، گزارش اعلامشده به شهرداری، آتشنشانی و دادستانی ادعایی کذب است و «برخی افراد سودجو» میخواهند با طرح این ادعا، قیمت ملک سرای آزادی را کاهش دهند و بعد آن را بخرند؛ چون درنهایت سرای آزادی، پنجهزار مترمربع وسعت دارد و انتشار چنین خبری باعث کاهش شدید قیمت آن میشود.
پاساژِی که انتهای کوچه منتهی به سرای آزادی است، مغازهای کمتر از 200 میلیارد تومان ندارد، اما قیمت مغازههای همکف سرای آزادی با طرح این ادعا، به 40 میلیارد تومان رسیده است؛ درصورتیکه 12 در ورود و خروج در بازار دارد. همه زمینهای سرا بهسمت طبقه منفییک، هواکش دارد و بعضی از هواکشهایی که روی زمین دیده میشوند، با آسفالت پر شدهاند.
طبقات اول و دوم سرا بعد از این دستور آتشنشانی، از انبارهای کوچک فلزی پارچه، خالی شدند. روی تیرهای نزدیک به سقف سرا، بنرهایی از هشدار آتشنشانی هنوز هم باقی مانده است. مالکان سرا میگویند، بعد از اینکه به دستور آتشنشانی هواکشهای روی زمین را باز کردند، کسبه معترض بهشدت اعتراض کردند؛ چون میزهای بزرگ، روی هواکشها را پوشانده بودند و حالا آنها مجبور بودند که انبارهای کوچکشان را جمع کنند.
در تصاویری که خبرگزاری ایسنا از بازدید نمایندگان دادستانی و سازمان مدیریت بحران شهر تهران از این سرا منتشرکرده، گفتههایی از نشانههای «کندوکاو» برای ایجاد تونل و دریافت پایان کار خلاف شنیده میشود. در جریان این بازدید، یکی از کسبه از رفتوآمد روزانه پنجهزار نفر به این پاساژ میگوید و دادستان تاکید میکند که دیگر کسی نباید وارد این پاساژ شود.
شهرام خلفخانی، یکی از مالکان سرای آزادی است. او روایتی دیگر از این ماجرا دارد و میگوید:«هیئتامنایی که در انتخاباتی صوری انتخاب شدهاند، افرادی در اتحادیه بنکداران و طاقهفروشان پارچه، افرادی در شهرداری، اتاق اصناف و بخشهایی دیگر نفوذ کرده و تلاش کردند تا این سههزار تن بار موجود در صندوقهای فلزی، از سرای آزادی جابهجا نشوند.»
خلفخانی میگوید، سند این انبار در سال 1363 «افراز» و سهم دقیق هریک از مالکین مشاعی مشخص شده است:«چطور به محلی که 40 سال است سند دارد، میگویند بهتازگی ساخته شده است. این ادعا که گفتهاند پنج کیلومتر تونل زده شده، ادعای بزرگی است. علت آن هم به ماجرای منافع عدهای برمیگردد که ما هم مستندات زیادی دراینخصوص داریم که به مراجع قضائی ارائه دادهایم.»
به گفته خلفخانی، گروهی که این ماجرا را مطرح کردهاند چهار، پنج نفر از مالکان و کسبهاند و علیه یکی از آنها پنج پرونده کیفری تشکیل داده شده که در یکی از پروندهها به هفتماه حبس تعزیری محکوم شده است. او میگوید، برخی از این افراد ادعای نفوذ در دستگاه قضایی دارند:«اینجا ایمن است و این افراد باید ادعاهای خود را اثبات کنند. آنها به ما گفتند که درنهایت شما را دستگیر میکنند و زندانی میشوید، اما من در رد این ادعاها مستندات زیادی دارم.
از زمانی که سهمی از سرای آزادی را خریدم و باید ایمنی آن را شروع میکردم، آتشنشانی و شهرداری به ما درباره حفظ ایمنی اینجا نامه میفرستاد، ما هم برای شهردار ناحیه و منطقه ،20 روز پیش اظهارنامه فرستادیم. آنها باید به این اظهارنامه پاسخ دهند و اگر اتفاقی بیفتد، کسانی که مانع از برداشتن این میزها شدهاند، مسئول هستند. ما نامه آتشنشانی را در ماه اردیبهشت دریافت کردیم و به این افراد اطلاع دادیم که فضای روبهروی مغازهها که با استفاده از میزهای بزرگ و پر از پارچه اشغالشده، باید خالی شود.
سههزار تن بار اینجا وجود دارد، اما این افراد به ما گفتند اگر میخواهید ایمنی اینجا را تامین کنید، ابتدا باید از سقف و هواکشها شروع کنید، نه این صندوقهای فلزی. زمانی که عبدالرحیم دستمالچی این سرا را ساخت، در همه سقفها هواکشهایی قرار داد. در همه بازار، سقف همه راهروها باز است که اگر آتشسوزی رخ دهد، بهکمک تهویه، دود ناشی از آن خارج شود، اما ویدها (هواکشها) توسط این میزهای بزرگ که روبهروی مغازهها قرار گرفته، بسته شده بود. ما برای همه چیزهایی که میگویند خلاف است، جواز داریم.»
آنطور که خلفخانی تعریف میکند: «مالکان سرای آزادی بعد از دستور آتشنشانی، نیروهایی را برای برداشتن این صندوقهای آهنی بزرگ از طبقات بالای سرای آزادی به کار گرفتند، اما این چند مالک و کسبه به حضور این نیروها هم معترض شده بودند؛ چون تخلفات آنها را گزارش میکردند. ازطرفدیگر، این افراد از شاهدان تخلف آنها شکایت صوری میکردند که نتوانند بهعنوان شاهد، شهادت دهند. این افراد هدفهای دیگری داشتند و در مراجعی نفوذ کرده بودند.
ما در اظهارنامه خود به شهرداری ناحیه و منطقه اعلام کردیم که باتوجه به کارشکنی شما در برطرفنکردن ایمنی مربوط به میزهای آهنی روبهروی مغازهها، مسئولیت اتفاقات بعدی آن با شماست. برخی از مالکانی که مدعی وجود تونل شده بودند، گفته بودند که ما میخواهیم سرا را نابود کنیم. دلیل کارشکنیهای شهرداری روشن نیست، اما برخی از هیئتامنایی که بهصورت غیرقانونی انتخاب شدهاند، فقط برای اینکه میزهای خود را از روبهروی مغازههایشان برندارند، تهمت میزنند و فحاشی میکنند.
یکی از منافع این مالکان این است که این سرا پا نگیرد؛ آنها گفتهاند که سهم شما بیشتر و درنتیجه سود بیشتری دارید، چه چیزی به ما میدهید؟ این افراد نمیتوانند وجود حتی 50 متر از این تونل را ثابت کنند. این هیئتامنا کاملاً صوری بود و بسیاری از کسانی که در آن حضور داشتند، از انتخابشدن خودشان بیاطلاع بودند، همه مدارک آن هم موجود است. آنها میخواستند ما را بترسانند، ما در چهار، پنج مسئله کیفری از آنها شکایت کردهایم؛ از ادعاهای کذبی که درباره تصرف عدوانی بخشی از سرا مطرح کردند تا فحاشیها و تهدیدات جانی که علیه ما انجام دادهاند. برخی از آنها گفته بودند که سرای آزادی 12 در به جاهایی نامعلوم دارد، درحالیکه چنین چیزی وجود خارجی ندارد.»
دادستانی و آتشنشانی، گزارش تونل را بر چه مبنایی مطرح کردند؟ خلفخانی میگوید، افرادی که این ادعاها را مطرح کردهاند دیوارها و سقف آن محوطه 400 متری را با اطلاعاتی نادرست به کارشناسان نشان داده و گفتهاند که اینجا مثل یک بمب ساعتی خطرناک است:«وقتی دادستان همراه با رسانهها به سرای آزادی آمد، نفرات هیئتامنا به من اجازه ندادند که با دادستان درباره این موضوع صحبت کنم، آنها پیش از این ماجرا هم تهدید کرده بودند که ما این موضوع را به رسانههای خارجی میکشیم. معاون حقوق عامه دادستان اطلاعات زیادی از این موضوع نداشت.
بعضی از افرادی که آن روز در جریان آن بازدید حضور داشتند، گفتند کسی صحبت نکند، من گفتم مدارکی درباره این فضای 400 متری دارم. هرچه میگفتیم، اصلاً صحبت ما را نمیشنیدند. روزی که بازپرس از من بابت این اتهامات سوال پرسید، من تاکید کردم که همه این ادعاها کذب است و برای همه این موارد هم مستندات دارم. هدف این افراد، فشار بر ما با هدف رسیدن به منافعی است. ما اصلاً تونلی نداریم، آن قسمتی که بهعنوان تونل مطرح شده، مربوط به زمانی است که نیروهایی از شهرداری آمدند و گفتند که شما اینجا را «نقب» زدهاید، بعد همان قسمت را با پتک خراب کردند، اما به مغازه یکی از کسبه رسیدند.
بعد از این بازدید اصلاً معلوم نیست که ما باید چه کاری انجام دهیم؟ هیچ ابلاغیهای به ما ندادند که طبق آن، کاری انجام دهیم. آن خاکهایی که داخل این انبار است، مربوط به زمانی است که راهروها را با سنگ پوشانده و تل خاک باقیمانده از آن را در این محوطه خالی کردند. بعد از این بازدید اخیر، در حال پیگیری اتهامات مطرحشده از نهادهای قضایی هستیم و افرادی که این ادعاها را مطرح کردهاند، ما را تهدید کردهاند که اگر این مسیر را ادامه دهید، برای شما گران تمام میشود.»
نظرات شما