بررسی تحولات بینالمللی در همایش بحران آلودگی...
مدیر HSE شرکت ملی صنایع پتروشیمی گفت: همایش «بحران آلودگی پلاستیک،...15 شهریور 1404
وقتی رودخانه از حالت طبیعی به مصنوعی یا کانالی که گاهی وقتها به آن آب جاری میشود تبدیل شود، تمام کارکردهای طبیعی خود را از دست میدهد. زیستمندانی که در رودخانه زایندهرود یا در کنار آن یا در تالاب رودخانه (تالاب گاوخونی) زندگی میکردند، آسیب شدید میبینند یا اساسا نابود میشوند.
به گزارش نسیم اقتصاد، در حالی که به دلایل مختلف برگزاری کنسرت در میدان آزادی کنسل شده بود، خبر برگزاری کنسرت در زایندهرود، روز گذشته در رسانهها و فضای مجازی پیچید و تبدیل زایندهرود به تالار موسیقی خیابانی حامیان محیطزیست را متعجب کرد.
سالهای سال است که پای معضل بیآبی و خشکسالی به زایندهرود هم باز شده است و با جاری شدن کمترین میزان آبی در آن، مردم دوباره به پرآب شدن زایندهرود و کاهش تنش کمآبی آن امیدوار میشوند اما با تبدیل محوطه زایندهرود به محل برگزاری کنسرت، چشم بر معضل بزرگ خشکسالی بسته میشود. حالا هم که برگزاری کنسرت در زایندهرود از بیتوجهی و بیاهمیتی سازمان حفاظت محیطزیست نسبت به فاجعه خشک شدن زایندهرود حکایت دارد.
عباس محمدی کنشگر محیطزیست، در خصوص تبدیل محوطه زایندهرود به محل برگزاری کنسرت، به خبرآنلاین میگوید: با توجه به اینکه کنسرت همایون شجریان در محدوده میدان آزادی لغو شد، خیلی مایل نیستم در مورد نفس برگزاری کنسرت اظهارنظر کنم اما در مورد برگزاری هر گونه کنسرت در فضاهای عمومی باید بگویم که با توجه به محدودیتهایی که در طی سالهای طولانی موسیقی درگیر آن بوده، کار خیلی خوبی است اما نه در بستر زایندهرود و با عادیسازی خشک کردن رودخانه و بیتوجهی به این فاجعه و تبعات آن.
مشروح گفتگو را در ادامه بخوانید:
به عنوان یک کنشگر محیطزیستی آیا با برگزاری کنسرت در زایندهرود موافق هستید؟
در مجموع اگر موسیقی به فضاهای عمومی بیاید، برای احیای روحیه مردم و عجین شدن موسیقی با زندگی روزمره مردم خوب است اما در مورد برگزاری کنسرت یا هرگونه موسیقی خیابانی در بستر راینده رود باید بگویم در نامهای که شبکه تشکلهای محیطزیستی در مخالفت با آن زده است، نکتهای دیدم که به نظرم خیلی قابل توجه است؛ "عادیسازی فاجعه و عادیسازی اتفاقات ناگوار محیطزیستی" در این نامه آمده و تعبیر درستی است و قضیه خشک بودن زایندهرود نباید عادیسازی شود.
الان به وضعیتی رسیدهایم که متاسفانه مسئله خشک شدن رودخانههایمان به یک موضوع عادی بدل شده و مسئولیت این قضیه بیشتر از محیطزیست، متوجه وزارت نیرو است و قصور وزارت نیرو باعث آن شده است.
چرا وزارت نیرو را در خشکشدن رودخانهها مقصر میدانید؟
از سالها پیش سرنوشت رودخانهها را از سالها پیش یعنی از چند دهه پیش، به دست وزارت نیرو دادهاند و وزارت نیرو بود که خشک شدن رودخانهها، جویبارها و از بین رفتن منابع آبی کشور را به نوعی عادیسازی کرد. وزارت نیرو حتی قبل از خشکسالیهای چند سال اخیر همیشه خشک شدن امتداد رودخانهها را به جو، تغییرات اقلیمی و مسائلی مثل مصرف زیاد نسبت میداد و عمده اشکال که در سمت این وزارتخانه است و به طور کلی دلیل عمده خشک کردن رودخانهها به اقداماتی چون سدسازی و ایجاد سیلبندهایی که سازمان منابع طبیعی روی رودخانهها میزند، مربوط است که البته نادیده گرفته شده است.
عادیسازی خشک کردن رودخانهها دقیقا چه معنایی دارد؟
در طی این سالها به نوعی عادیسازی بوده که گویا اتفاقی که در رودخانهها و سایر پهنههای آبی و آبخوانهای ما میافتد، مربوط به طبیعت است و کسی هم در وقوع آن مقصر نیست.
در مورد زاینده رود مشخصا باید بگویم عادیسازی فاجعه خشکسالی، از موقعی اتفاق افتاد که رودخانه را به یک مجرا و کانال آب تبدیل کردند؛ چگونه در طول سال چند هفتهای دریچههای سد زایندهرود را باز میکنند تا آب مثلا برای کشت بهاره بیاید؛ انگار که رودخانه که در طبیعت یک نقش بیبدیل و زندگیساز دارد، یک کانال آب دارد که آقایان با رها کردن آب، آب را به سر زمینها میرسانند و این بدترین سرنوستی بود که میشد برای رودخانهها رقم بزنیم.
در مورد زاینده رود خیلی مشخص از 50 تا 60 سال پیش کار خشک کردن اتفاق افتاد؛ سد زاینده رود ساخته شد و انتقال آب هم از سرچشمههای کارون و ... صورت گرفت ولی هیچ کمکی به بهبود وضعیت این رودخانه از اصفهان به سمت جنوب شرق نکرد چون کل ماجرا به صورت وارونه مطرح شد؛ یعنی به جای اینکه بیایند و رودخانه را به شکل یک سیستم طبیعی ببینند، آن را به یک کانالی که هر وقت دلشان بخواهد در آن آب جاری کنند، تبدیل کردند.
تبعات برگزاری کنسرت در زایندهرود چیست؟
وقتی رودخانه از حالت طبیعی به مصنوعی یا کانالی که گاهی وقتها به آن آب جاری میشود تبدیل شود، تمام کارکردهای طبیعی خود را از دست میدهد. زیستمندانی که در رودخانه زایندهرود یا در کنار آن یا در تالاب رودخانه (تالاب گاوخونی) زندگی میکردند، آسیب شدید میبینند یا اساسا نابود میشوند.
اینکه چه حجم از جمعیت در برگزاری کنسرت یا موسیقی خیابانی در زایندهرود حاضر میشود و اینکه آیا موجب آسیب به سازههای زایندهرود میشود یا خیر هم، این مسئله باید مورد توجه و بررسی قرار بگیرد. نمیدانم کنسرت در بستر زایندهرود خشک، با چه قصد و نیتی میخواهد اجرا شود اما این پیشنهاد من است و شاید به گوش برگزار کنندگان آن برسد، بهتر است جایی مناسب در حاشیه رودخانه زاینده رود یا هر جای دیگری در اصفهان و نه در بستر آن و البته با انتقال این پیام که کنسرت و برگزار کنندگان و مردم حاضر در کنسرت خواهان یک فکر و تدبیر اساسی برای احیای رودخانه زاینده رود هستند، برگزار شود و خب این میتواند علاوه بر اینکه موسیقی برای مردم شادی میآفریند، حاوی یک پیام اجتماعی مشخصی هم برای مسئولان امر باشد.
شهر اصفهان، تاریخ و حیات خودش را تا حد زیادی مدیون رودخانه زاینده رود است و وقتی که این رودخانه خشک شود، حداقل نیمی از زیبایی و ارزشهای تاریخی اصفهان مخدوش میشود.
سازمان محیط زیست دراینباره چطور باید عمل کند؟
در طول چند دهه اخیر، سازمان محیطزیست را عملا و عمدا به چرخ پنجم در دستگاه دولتی بدل کرده و به حاشیه راندهاند تا هر کاری که خودشان در دولت میخواهند با داشتههای سرزمینی ما مثل زمین، کوهستان و رودخانهها انجام دهند. خود این موضوع که رودخانهها را به وزارت نیرو سپردهاند، اشتباه بسیار بزرگی بوده که انجام شده است. تشکیلات مهندسی وزارت نیرو که باید به دنبال برق برود، اصلا چه ارتباطی با آب و رودخانه دارد؟
محیطزیست یا سازمان منابع طبیعی باید عهدهدار مدیریت اکولوژیک رودخانهها میشده که این اتفاق نیفتاده است و الان هم سازمان حفاظت محیطزیست به زبان عامیانه کارهای نیست که بخواهد واکنشی نشان بدهد و خب از طرفی از این موضوع نداشتن وظیفه و ادامه منفعل بودن خود در چنین مواردی، در شرایط فعلی استقبال هم میکند.
در بسیاری از موارد هم جز وظایف سازمانی محیطزیست نیست و از طرفی با محدودیت منابع، محدودیت نیروی انسانی و ... هم روبرو است؛ مجوز برگزاری کنسرت در شهر را یک کسی (احتمالا شهرداری) میدهد؛ مدیریت جریان آب در بستر رودخانه را خود وزارت نیرو بر عهده دارد؛ اما در این مورد خاص (برگزاری کنسرت و موسیقی خیابانی در بستر زایندهرود) چون سازمان حفاظت محیطزیست طبق ماده اول قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست، رسالتی دارد، سرنوشت محیطزیست کشور به این سازمان سپرده شده است و باید در این خصوص هم ورود کند. یا اگر اصل 50 قانون اساسی را بخواهیم در نظر بگیریم، سازمان حفاظت محیطزیست در خارج از حوزههایی که مسئولیت مستقیم دارد، ناظر بر هرگونه فعالیتی است که موجب آسیب رساندن یا آلودگی محیطزیستی شود.
سازمان محیطزیست و همچنین اداره کل محیطزیست اصفهان باید حداقل در مورد برگزاری کنسرت در بستر زایندهرود بیانیه بدهد و نظر خود را اعلام کند. عادیسازی خشک کردن زایندهرود از زمانی اتفاق افتاد که در سرچشمههای این رودخانه در کوهستان، آنقدر سدهای کوچک تحت عنوان آبخیزداری ساختند که نظام طبیعی رودخانه و آبخیزش به هم ریخته است.
در کوهستان زردکوه در منطقه شاهانکوه و بقیه حوزههای آبخیز زایندهرود شاید صدها یا چند هزار سیلبند ساخته شده است و همچنین ساخت باغهای مختلف که مصرف آب را بالا برده و خود اینها مانع رسیدن آب به بستر اصلی زایندهرود شده است و واکنش و اقدام مناسب از سمت دولت و محیطزیست انجام نشده و خشک شدن بستر زایندهرود امری عادی شده و الان در این بستر کنسرت برگزار میشود یا فوتبال بازی میکنند.
آیا تاکنون رودخانه دیگری مشابه زایندهرود داشتهایم؟ سرنوشتش چه شد؟
در موردی مثل رودخانه قم، آمدند و در بستر رودخانه پاساژ ساختند و بخشی از آن را به پارکینگ تبدیل کردند. در قم رودخانهای داشتیم و در دهههای قبل همیشه کم تا زیاد همیشه در آن آب جاری بود و در اثر سوء مدیریتها و مقداری هم تغییرات اقلیمی که رودخانه چند وقتی خشک بود، آقایان دیدند زمین خوبی دارد و آمدند در بستر رودخانه قم پارکینگ و دیگر سازهها را ساختند؛ خب سیلی هم آمد و تعداد زیادی از ماشینها را هم از بین برد و صدمات جانی و مالی بسیاری را به بار آورد.
سازمان حفاظت محیطزیست و ادارههای زیرمجموعه آن به ویژه در مورد رودخانهها، اساسا به هیچ انگاشته شده و از این نادیده گرفته شدنها و نداشتن مسئولیت استقبال هم میکنند.
نظرات شما