به دلیل رسانهای نشدن اسناد پشتیبان آییننامه هیات دولت در موضوع رمزارزها تحلیلها بر اساس برداشتهای شخصی از آییننامه صورت میگیرد که ممکن است در برخی موارد از واقعیت به دور باشد.
به گزارش
نسیم اقتصاد، این آییننامه کلی تصویب شده و استدلالهای هیات محترم دولت در تدوین مفاد آییننامه پنهان است و ممکن است آنچه در ذهن اعضا هیات محترم دولت میگذرد را نتوانیم به شکل صحیح و کامل درک کنیم که این موضوع خود میتواند عاملی باشد که نتوانیم تحلیل درستی از این آییننامه داشته باشیم؛ اما بهطور کلی میتوان گفت در این آییننامه بیشتر نگاه سلبی حاکم بوده و رفع تهدیدهای این صنعت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
امیدوار هستیم در آییننامههای جزئیتر که وزارتخانههای متولی تدوین خواهند کرد، ایجاد فضای کسبوکار جذابتری را در صنعت ماینینگ شاهد باشیم.
بهمنظور بررسی دقیقتر مفاد این آئیننامه با حبیبالله اصغری رئیس پژوهشکده فناوری اطلاعات و ارتباطات جهاد دانشگاهی گفتوگویی ترتیب دادیم که در بخش نخست آن هفته گذشته، 3 ماده اول این مصوبه تحلیل شد. در هفته جاری درباره ماده 4 و چهار تبصره آن به تفصیل بحث شد.
در گفتوگویی که پیش روی شما قرار دارد ماده 5 و6 این آییننامه مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
بخش نهایی بررسی و نقد آییننامه هیات دولت درباره رمزارزها را در ادامه میخوانید؛
آیا وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و اطلاعات، استانداریها و فرمانداریها که در ماده 5 اشارهشده باید نسبت به شناسایی و اعلام مراکز استخراج فرآوردههای پردازشی رمزنگاریشده رمزارزها (ماینینگ) با وزارت نیرو همکاری کنند، تواناییها و زیرساختهای لازم برای این کار را دارند؟
وزارتخانههای خانه نامبرده شده برای انجام این مأموریت قابلیت لازم را دارا هستند. احتمالاً با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، خود وزارت نیرو میتواند رصد مناسبی در شناسایی احتمالی مبادی غیرمجاز این صنعت داشته باشد. نقش استانداریها و فرمانداریها در شناسایی فارمهای بیت کوین بر ما پوشیده است.
به نظر شما بر اساس ماده 6 که مراکز استخراج رمزارزها را به عنوان واحد تولید صنعتی شناختهشده و مشمول مقررات مالیاتی میداند، اخذ مالیات از صنعت ماینینگ، بهعنوان یک صنعت نوپا درست است؟ چه پیشنهادی برای روش اخذ مالیات از این صنعت دارید؟
مطابق با اصل اخذ سهم بیتالمال ( که در مصاحبه قبلی به آن اشاره شد)، این ماده مورد تایید است اما ضوابط مالیات این صنعت باید مشخص شود.
ضمناً با توجه به ماهیت فنی رمزارزها، که امکان رصد و نظارت حاکمیتی بر درامد فارمها وجود ندارد، شاید چالشهایی در اخذ مالیات فارمها به وجود آید. چگونگی رصد مالیاتی در شبکه غیرقابل نظارت و رصد بیت کوین، خود میتواند موضوع پژوهشی قابلتوجهی برای وزارت اقتصاد و امور دارایی باشد. البته در همینجا تأکید میکنم ضوابط باید بهگونهای تدوین شود که سود معقولی برای این صنعت فراهم شود و بهگونهای نباشد که منجر به تعطیلی این صنعت شود.
در تبصره این ماده ضابطهای جهت ایجاد یک استثنا در اخذ مالیات تدوین شده است؛ این ماده واحدهای استخراج رمزارزها را مکلف میکند درصورتیکه محصول خود را صادر کنند باید ارز حاصل از آن را بر اساس ضوابط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به چرخه اقتصادی کشور بازگردانند که در این صورت مشمول مالیات با نرخ صفر خواهند بود.
به نظر شما استثنا قائل شدن در پرداخت مالیات با این روش منطقی است؟
به نظر من استثنای مطرح شده منطقی ندارد و اگر قرار است مالیات از کسی اخذ نشود، برای تمام کسانی که بیت کوین را به نحوی وارد چرخه اقتصادی میکنند، باید لحاظ شود. در واقع صرف تبدیل کردن رمزارزها به ارزی مانند دلار، تنها راه ورود بیت کوین به چرخه اقتصادی کشور نیست و مسیرهای دیگری برای بهرهگیری اقتصاد کشور از فعالیتهای فارمهای رمزارز قابلتصور است که باید در این تبصره به آنها توجه شود. البته قبلاً هم اشاره شد در این آییننامه چگونگی ورود بیت کوین به چرخه اقتصادی کشور چندان مشخص نیست. (از جمله ممنوعیت فعالیتهای صرافیها و مارکتها که در این آییننامه اشاره مشخصی به آنها دیده نمیشود ). من اعتقاد دارم اگر فعالیت فارمی به چرخه اقتصادی کشور وارد نشود، در تعارض با اصل اول ما یعنی نگاه مثبت به رمزارزها در صورت ورود آن به چرخه اقتصادی کشور است و اصولاً نباید به آن فارم اجازه فعالیت داد که بعداً در مورد مالیاتش صحبت شود.
منابع انرژی ما موهبتی الهی است که استفاده آنها در فارمها بدون آنکه منفعت آن وارد اقتصاد ملی کشور شود، معقول نیست حتی با اخذ مالیات؛ چراکه ارزش ذاتی این منابع از مالیات دریافت شده بهمراتب بیشتر خواهد بود.
بهعنوان جمعبندی، ازنظر من این تبصره چندان معقول نیست. به چند دلیل؛
اولاً تمرکز حاکمیت باید بر این باشد که محصول فعالیت فارمها حتماً و لزوماً در چرخه اقتصادی کشور وارد شود در این حالت دیگر نیازی به جایزه و استثنا کردن نیست. با این رویکرد الزامی، همه فارمها در شرایط یکسان قرار دارند.
ثانیاً: مبادی ورود بیت کوین به چرخه اقتصادی کشور ابتدا باید تبیین شود.
ثالثاً: تعرفهگذاری و ضوابط مالیات باید بهگونهای باشد که سود معقولی در این صنعت شکل گیرد. زمانی که فضا رقابتی نیست، خروجی از جنس کالا و محصول نیست که برای کیفیت آن بخواهیم پاداش تعیین کنیم و....
بنابراین به نظر میرسد با توجه به مواردی که گفته شد نیازی به استثنا قائل شدن نیست.
منبع: گسترش نیوز
نظرات شما