به گزارش
نسیم اقتصاد، آقای دکتر شیرزاد ضمن تشکر از وقتی که برای کنکاش پیرامون یکی از بغرنج ترین قضایای کشاورزی ایران یعنی نظام های بهره برداری از اراضی کشاورزی اختصاص دادید، پیش بینی و تلقی شما از روند تغییرات نظام بهره برداری از زمین در بخش کشاورزی چیست؟
به نظرمن در ارتباط با تحلیل روند تغییرات نظام های بهره برداری از زمین در بخش کشاورزی ایران ما ناگزیریم تا سیر کرونولوژیکال (گاه شماری) و یا نوعی مفصل بندی دورانی را طی حداقل پنجاه سال اخیر بررسی کنیم. این سیر به ما می آموزد که در طول بیش از پنج دهه گذشته، تعداد بهرهبرداریهای با زمین از 1877299 واحد بهرهبرداری در اولین سرشماری کشاورزی یعنی در سال 1339 به حدود 3359409 واحد بهرهبرداری در سرشماری سال 1393 افزایش یافته است. بنابراین اولین عارضه افزایش تعداد واحدهای بهره برداری است که معادل 74 درصد آن را واحدهای خرد زیر5 هکتار و 52 درصد کل بهرهبرداریهای را بهرهبرداریهای خرد مقیاس زیر 2 هکتاری تشکیل میدهند که در خلال دو سرشماری کشاورزی 1382 و 1393 افزایشی 2 درصدی هم داشته است. البته در ایران اندازه اراضی کشاورزی از سالهای 1339 تا 1393 سیر نزولی داشته به طوریکه میانگین وسعت اراضی بزرگ نیز کاهشی معادل 6 درصد نشان می دهد. مثلا، یکی دیگر از سرشماری های مهم کشاورزی کشور، در سال 1382 اتفاق افتاده که بر اساس این سرشماری از مجموع 3473383 واحد بهرهبرداری کشاورزی با زمین، تعداد 3011461 واحد(حدود 86/7 درصد) آن را واحدهای زیر10 هکتاری تشکیل میداد؛ از این تعداد 34/62 درصد از آن واحدهای زیر یک هکتار، 15/04 درصد از آن واحدهای 1 تا 2 هکتاری، 23 درصد واحدهای 2 تا 4 هکتاری و 14 درصد واحدهای 5 تا 10 هکتاری بود. در این سرشماری معلوم شد که متوسط وسعت اراضی بزرگ از 24/3 هکتار در سال 1353، به 22/9 هکتار در سال 1382 رسیده و سرانه(متوسط) توزیع زمین در واحدهای بهرهبرداری خرد (زیر 5 هکتار) هم در سال 1382 معادل 1/76 هکتار رسید. البته این میزان در سال 1393 از آن رقم نیز کمتر شد و به 1/28 هکتار رسید ومتعاقب آن سرانه توزیع در واحد بهرهبرداری از رقم 5/08 هکتار سرشماری کشاورزی سال 1382 به 4/9 هکتار در سال 1393 کاهش یافت. در کنار این روندها، در برخی مناطق مساحت قطعات زراعی در حد فقط چند صد متر مربع است. درحالی که تعداد قطعات پراکنده اراضی یک مالک 1 تا 10 هکتاری، بین یک تا 20 قطعه و گاهی بیشتر نیز میباشد؛ از این روی مساحتی از اراضی به عنوان مرز منظور و غیرقابل استفاده شدهاند. اگرچه بسیاری از اینگونه کشاورزان گه گاه اراضی حاصلخیزی را در اختیار دارند، امّا به دلیل بهره برداری ناصحیح، اراضی آنها این قابلیت خود را به تدریج از دست می دهند. بطور سنتی در ایران، اراضی به طور معمول از شکل هندسی مناسب برخوردار نمیباشند. به عنوان مثال برخی از اراضی دارای طول بسیار زیاد و عرض بسیار کم هستند و برخی دیگر شکل هندسی منظمی ندارند. در بعضی مناطق نیز، سطح اراضی مزروعی ناهموار است. ما در ایران پدیده کوچکی اراضی را در کنار پراکندگی اراضی، شکل غیر هندسی و ناهموار اراضی، معمولا در کنار هم داریم.
آیا به غیر از روند رو به رشد کوچکی و خردی اراضی و پراکندگی آنها تغییرات دیگری هم در این دوره بندی تاریخی از نظر شما اتفاق افتاده است؟
بله، دگردیس دیگری نیز رخ داده است که معمولا کمتر بدان توجه می شود، مقایسه دادههای دو سرشماری کشاورزی 1382 و 1393 از حیث جمع ارقام مساحتها و سرانههای زمین به ویژه در زیر بخشهای زراعت و باغبانی گویای برخی تغییرات طی حداقل سه دهه اخیر است. به طور مثال مساحت کل واحدهای بهرهبرداری در سال 1393 به 16476609 هکتار رسید که در مقایسه با سرشماری کشاورزی سال 1382 بیانگر کاهشی 8/8 درصدی است. علیرغم کاهش سرانه توزیع زمین زیر 5 هکتار در واحد های بهرهبرداری، رقم مربوط به مساحت کل این واحدها کاهشی معادل 8/5 درصد را نشان میدهد. در سال 1393 در مقایسه با سرشماری پیشین نزدیک به 10 درصد از اراضی با کاربری زراعی کاسته شده؛ در مقابل اراضی با کاربری باغی بیش از 16 درصد رشد نموده و از 1468034 هکتار در سال 1382 به 1704193 هکتار در سال 1393 رسیده است. در سال 1393 سرانه اراضی زراعی نسبت به سرشماری پیشین 0/1 هکتار بیشتر شده و این نسبت درخصوص اراضی با کاربری باغی از 0/889 هکتار به 1/05 هکتار رسیده که نشان دهنده افزایش گرایش به فعالیت باغداری در مقایسه با زراعت است. بررسی های ما در سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور هم نشان می دهد که طی سالهای 94 تا 96 نسبت اراضی با کاربری باغی رشد چشمگیری داشته بطوریکه 32 درصد افزایش نشان می دهد. به اعتقاد من این قضیه به پایداری اکولوژیک نظام های باغی برمیگردد که تحت تاثیر رفتار متعادل در برخورد با عوامل بوم شناختی فضای روستایی قرار دارد . پوشش گیاهی، آب و خاک در بستر اقلیمی منطقه ای، عمده ترین عواملی هستند که بطور مستقیم توسط کنشگران فضای روستایی مورد بهره برداری قرار می گیرند و برخورد مناسب با آنها به همکنشی پایدار و حرکت به سمت نظامات بهره برداری پایدارتر منجر می شود.
آیا در اشکال حقوقی مالکیت ها هم تغییرات مشهودی وجود دارد؟ و آیا این تغییرات به توسعه نظام های زراعی در آینده کمک خواهد نمود؟
بله، اما روند این تغییر اشکال حقوقی به شدت بطئی است. به گونه ای که تعداد واحدهای بهرهبرداری متعلق به اشخاص حقوقی(شرکتها، مؤسسات و بخش عمومی) افزایشی 920 واحدی را نشان میدهد. براساس نتایج سرشماری عمومی کشاورزی سال 1382، اکثریت بهرهبرداری های کشاورزی توسط اشخاص حقیقی یا همان کشاورزان و دامداران اداره میشد. سهم اندکی از کل بهرهبرداریها یعنی حدود 8108 بهرهبردار کشاورزی در قالب شخصیت حقوقی ساماندهی شده بود. این میزان در سرشماری کشاورزی 1393 به اندکی بیش از 9 هزار واحد رسید. بررسی های ما در سازمان مرکزی تعاون روستایی در سال 1397 تعداد این واحدها را نزدیک به 11 هزار واحد نشان می دهد که تحول چشمگیری است. به اعتقاد من این افزایش میتواند به توسعه کشاورزی و تثبیت فعالیتهای بهرهبرداری از زمین کمک کند چون با توجه به روند عمومی و کلان توسعه و رشد اقتصادی در کشور، ساختار موجود فعالیت در نظام دهقانی خانوادگی، پاسخگوی نیازهای عمومی خانوار بهرهبردار کشاورزی نیز نیست. بدون شک چنین تناقضاتی موجبات نابسامانی و ناسازگاری را در اجزا و زوایای متنوع نظامهای خرد و دهقانی ایجاد مینماید که برخی از آنها مانند ناسازگاری با توسعه فنآوری های سرمایه بر و مدرن، به ویژه در سیستمهای آبیاری و سیستمهای توسعه کشت فشرده و دقیق کشاورزی، یا استقرار یک الگوی کشت بهینه و متوازن در سطح ملی و یا کشاورزی حفاظتی، در آینده دردسرساز خواهد شد.
آقای دکتر شیرزاد، به عقیده شما فرجام و سرانجام نظام خرده دهقانی چه خواهد شد؟ آیا چشم اندازی از آینده این نظام در بین محققین یا سیاستگزاران در سطوح ملی وجود دارد؟
به نظر من، فرجام نظام خرده دهقانی را باید در عدم پاسخگویی به نیازهای اقتصادی خانوار بهرهبردار کشاورزی، به دلیل افزایش فضای رقابتی، بحران قیمت تمام شده بالای محصول تولیدی، کارایی پایین، کمبود منابع پایه تولید و بهرهوری نازل عوامل تولید و اشکال نامناسب مناسبات حقوقی تولید جستجو نمود. در یکی از بررسی های انجام شده در سال 1385 در 311 شهرستان کشور که شخصا به عنوان محقق آزاد شرکت داشتم، یافته های تحقیق نشان می داد که که متوسط درآمد 10/6 درصد از بهرهبردار ان نظام دهقانی بالاتر از خط فقر و 23/8 درصد همطراز خط فقر و بقیه کم تراز خط فقر بوده است. این مسئله به افزایش چند پایگاهی شغلی سرپرست خانوار بهره بردار و حتی افزایش بهرهبرداری از اراضی مشاع پیرامون آبادیها برای جبران نارساییهایی زراعی با افزودن تعداد دام رمهگردان که منجر به تخریب منابع پایه میشود، منجر شده بود. در حال حاضر مصادیق تنوع در فعالیت ها و رشته های تولیدی در کشاورزی خانوادگی و خرده دهقانی هویداست. تنوع فعالیت های کشاورزی (دامداری، شیلات، نوغانداری، زنبورداری)، تنوع کشت و کشت چند محصول در یکسال، فراوانی کشت مخلوط خاصه برنج و ماهی، توسعه کشت صیفی جات زیر پلاستیک و. . . اما واقعیت این است که پس از 5 دهه، تحت تأثیر تحولات درونی و بینالمللی، ساختار جغرافیایی کشور متحول و فضاهای نوینی برای تولید کشاورزی ایجاد شده است. قلمروهای کلان شهری و شهرهای بزرگ، قلمروهای تحت نفوذ توسعه صنعتی، فضاهای مرزی، محدودههای توریسم و گردشگری، مناطق ویژه اقتصادی، از جمله فضاهایی هستند که طی چند دهه گذشته به منصه ظهور رسیدهاند. این پدیدهها به تدریج، جغرافیای کشور را به فضاهای قابل تفکیک تقسیم می کند و از این رهگذر سکونتگاههای روستایی و قلمروهای کشاورزی را تحت الشعاع قرار میدهد. به اعتقاد من، عدم سازگاری نظام دهقانی خرده دهقانی و اصولا فرهنگ تولید دهقانی، با این تحولات، منجر به اضمحلال تدریجی ساختار کشاورزی خرده پایی میگردد. به این ترتیب بهرهبرداریهای دهقانی - خانوادگی در کشور در مواجهه با شرایط جدید دچار بحران ساختاری میباشند. با توجه به آن چه که عنوان گردید لزوم بازنگری و اصلاح و کار آمد نمودن این نظام را که هنوز بخش عظیمی از بهرهبردار ان کشاورزی این مرز و بوم را شامل می گردد ضروری است. به هر حال بی سوادی و کم سوادی از ویژگیهای عمده شاغلان واحدهای دهقانی و خرد دهقانی به شمار می رود. سرپرستان خانوارهای کشاورز که در واقع مدیران واحد تولیدی نیز میباشند، عمدتاً با توجه به سطح سواد پایین از دانش فنی و مدیریتی روز بهره کافی نمی برند.
چرا با وجود کمیت قابل توجه دانش آموختگان رشته کشاورزی بویژه فارغ التحصیلان رشته های زراعت و باغبانی همچنان بخش کشاورزی از جذب این تحصیل کردگان ناتوان است؟
به نظرم باید این پدیده را در ساختارهای مدیریتی حاکم بر نظام های بهره برداری کشور دید. ناتوانی در جذب نیروهای زبده و حرفه ای یک ضعف ساختاری که نیازمند قواعد، قانون گذاری و نهادسازی است. شاید سازمان نظام مهندسی در این زمینه یکی از موثرترین سازمان ها باشد. نتایج سرشماری 1393 نشان داد که از بین بهرهبرداری های کشاورزی با زمین تعداد 2 میلیون و 211 هزار بهرهبرداری(در حدود 51/5 درصد) تحت اداره بهرهبرداران با سواد و بیش از 1 میلیون 139 هزار واحد بهرهبرداری(بیش از 48/5 درصد) زیر نظر بهرهبرداران بیسواد اداره میشد. نسبت اولی در مقایسه با سرشماری سال 1382 معادل 4/5 درصد کاهش و نسبت دومی (درصد بهرهبرداران بیسواد دارای زمین) نیز در مقایسه با سرشماری پیشین 4/5 درصد افزایش را نشان میدهد. وضعیت سواد بهرهبردار ان کشاورزی متأثر از سن آنهاست. به عنوان مثال 67 درصد بهرهبرداران کشاورزی 50 ساله و بیش تر در سال 1382 بیسواد بودند؛ در حالی که این نسبت برای بهرهبردار ان زیر 25 سال تنها 12 درصد بود. همچنین، براساس نتایج این سرشماری 1382، سهم تحصیل کردههای کشاورزی در میان شاغلان بخش بسیار کم بود. به طوری که بهرهبردار ان با تحصیلات کشاورزی (فوق دیپلم و بالاتر) با تعداد 34827 نفر فقط 0/8 درصد از کل بهرهبرداران کشاورزی کشور را تشکیل می دادند. این رقم در سال 1393 به 31641 نفر رسید. آمار فارغالتحصیلان شاغل در واحدهای بهرهبرداری در سال 1382 در مقایسه با سال 1375 بیش از 45 درصد افزایش نشان داد؛ اما کاهش 10 درصدی این میزان در سال 1393 بیانگر خروج نیروی متخصص از این بخش است. این در حالی است که خیل عظیمی از فارغ التحصیلان دانشگاهی در رشته های مختلف کشاورزی جویای کار میباشند، امّا به سبب مهیا نشدن شرایط لازم برای اشتغال آنها در بخش کشاورزی، یا بیکار و یا مجبور به اشتغال در سایر بخش های اقتصادی هستند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که بخش کشاورزی کشورمان از حیث نیروی انسانی باسواد متخصص و جوان دچار همچنان گرفتار محدودیت های ساختاری است.
در حال حاضر، سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران چه برنامه هایی را در حصول به نظام های بهره برداری مطلوب تر در جامعه کشاورزی ایران دنبال می کند؟
در سازمان مرکزی تعاون روستایی؛ برنامههای عملیاتی توسعه نظامهای بهرهبرداری در چهار حوزه اصلی شامل طرح ساماندهی کشاورزی خانوادگی( با تاکید خاص بر روستاهای با مجموع اراضی زیر 500 هکتار)، توسعه شرکتهای تعاونی تولید روستائی، تقویت شرکتهای سهامی زراعی، و شرکت های کشت و صنعت خصوصی پیگیری می شود. در این راستا بسته جامعی تهیه شده تا در برگیرنده اقدامات، عملیات و برنامه هایی برای توسعه نظامهای بهرهبرداری و ایجاد هماهنگی و وحدت رویه در زیربخش های مختلف، تعیین اهداف کمی در مدیریت نظامهای بهره برداری و نیز اعمال سیاستهای کلان بخش در سطح کشور باشد. در ایران نظام دهقانی یعنی اراضی زیر 10 هکتار وجه غالب نظام کشاورزی خانوادگی را تشکیل میدهد. گرچه وقوع اصلاحات ارضی و واگذاری اراضی زراعی به دهقانان براساس حق نسق، مالکیت خصوصی خانوارهای بهرهبردار و زارع را محقق نمود. امّا همگام با این امر، روند خردی و پراکندگی اراضی نیز شکل گرفت. تأثیر قاعده ارث نیز به معضل افزود و موجب تقطیع بیشتر اراضی و در نتیجه غلبهی نظام دهقانی و خرده مالکی در عرصه کشاورزی کشور شد. این مسئله با افزایش جمعیت و روی کار آمدن نسل سوم بهرهبرداران پس از اصلاحات ارضی در قالب یک بحران فرآوری کشاورزی کشور بروز و ظهور یافته است که باید بدان توجه خاص نمود. ما نیاز به تثبیت اشتغال در نواحی روستایی از طریق افزایش درآمد بهرهبردار ان خانوادگی داریم. در زمینه تقویت شرکتهای سهامی زراعی،در حال حاضر بیش از 75657 هکتار از اراضی کشور و تعداد 8063 سهامدار در 85 روستا واقع در 11 استان را تحت پوشش شرکتهای سهامی زراعی موجود قرار دارد. در شرکتهای سهامی زراعی با برنامه توسعه بخشهای پسین و پیشین، ایجاد کارگاه تولید نشاء، کارخانه بوجاری و تولید بذر اصلاح شده و یا راهاندازی واحدهای فرآوری محصولات(مانند: بستهبندی زعفران و صنایع لبنی) شرکتهای حمل و نقل و امکانات پشتیبانی فنی (مانند: باسکول، پمپ بنزین و. . . . ) صنایع تبدیلی، تکمیلی، نگهداری و فرآوری و تربیت مدیران عامل اقدامات بایستهای درچارچوب تکمیل زنجیره تولید در حال انجام است. البته در طی سالهای گذشته بیش از 13000 هکتار تسطیح و 750 کیلومتر انتقال آب در سطح شرکتهای سهامی زراعی اجرا گردیده است. اما هنوز راه زیادی تا رسیدن به وضعیت مطلوب حاکمیت شرکتی این شرکتها به عنوان الگو و انگاره توسعه روستایی داریم.
در حال حاضر وضعیت شرکتهای تعاونی تولید چگونه است؟ چه ظرفیت هایی در شرکت های تعاونی تولید روستایی وجود دارد؟
در شرکت های تعاونی تولید روستایی سعی شده است با یکپارچه سازی و تجهیز و نوسازی اراضی حد و مرز زمین هر خانوار به عنوان جزئی از یک قطعه زمین بزرگ حفظ گردد. این امر امکان کاربرد روشها، فنون و ابزار و ماشین آلات نوین، کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری با حفظ استقلال و انگیزه های فردی را فراهم می سازد. بطوریکه علاوه بر تامین مزایای مالکیت فردی با رعایت همیاری و کار و تولید جمعی در سطح شرکت وحدت سه اصل مالکیت، حاکمیت و عاملیت نیز حفظ می شود. دور جدید توسعه تعاونی های تولید روستایی از سال 1368 (از آغاز اجرای برنامه اول توسعه) با تاسیس 5 شرکت جدید آغاز گردید و در سالهای بعد شتاب بیشتری گرفته، و تا پایان دی ماه سال 1397 تعداد تعاونی های تولید روستایی به 1399 شرکت تعداد 6400 روستا را در 311 شهرستان کشور(سطح پوشش 72% از کل شهرستان های کشور) تحت پوشش دارد و تعدا 63 اتحادیه تعاونی تولید روستایی ملی، استانی و شهرستانی،3,370,000 هکتار اراضی تحت پوشش، 410,000 بهره بردار کشاورز عضو،حدود 9% اراضی زیرکشت دیم کشور، حدود 30 % اراضی زیرکشت آبی کشور رکوردهایی هستند که شرکتهای تعاونی تولید به آنها رسیده اند. در زمینه ظرفیت انبارش شرکت تعاونی های تولید در سطح کشور باید بگویم که تعداد 713 انبار تکمیل و 83 انبار نیمه تکمیل با ظرفیت هر انبار500 تن وجود دارد. در مجموع ظرفیت انباری موجود شرکت 356500 تن و پس از تکمیل انبارهای نیمه تمام ظرفیت کل انبارها 398000 تن میشود. ظرفیت مکانیزاسیون این شرکتها طی 9 ماه گذشته افزایش یافته تعداد 601 واحد مکانیزاسیون در شرکتهای تعاونی تولید وجود دارد که به کشاورزان عضو و نیز سایر کشاورزان متقاضی در منطقه خدمات دهی میکند(تنوع ماشین آلات موجود در شرکتهای تعاونی 43 نوع می باشد). از کل 1399 شرکت تعاونی تولید تعداد 471 شرکت مطالعات فاز اول و تعداد 385 شرکت مطالعات فاز دوم آب و خاک به مرحله اتمام رسیده و در فاز سوم که مرحله اجرا می باشد تعداد 320 شرکت به مرحله اتمام و 103 شرکت در حال انجام عملیات آب و خاک می باشند. از تعداد 1399 شرکت های تعاونی تولید موجود در کشور تعداد 623 شرکت تعاونی جهت تقویت بنیه شرکت دارای 32 نوع فعالیت های جنبی می باشند مانند کلینیک های گیاهپزشکی، کارگزاری بیمه، مزارع پرورشی، فروشگاه های سم و کود، . . . . می باشند . کلینیک های گیاه پزشکی به تعداد 23 مورد فروشگاه های کود و سم به تعداد 481 مورد، کارگزاری صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایری به تعداد 433 مورد، کارگزاری بیمه محصولات کشاورزی به تعداد 38 مورد و نیز تعداد 32 مورد باسکول نیز از فعالیت های جنبی مهم در شرکت های تعاونی تولید می باشند. با برنامه ریزی انجام شده در سال آتی قرار است تا برنامه های متنوع سازی کسب و کارهای تخصصی جانبی در شرکتهای مذکور شتاب بیشتری گرفته و حوزه بازرگانی این شرکتها تقویت شود.
لینک کوتاه
اخبار مرتبط
مدیرعامل شرکت نفت و گاز اروندان در پیامی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید آیت الله مطهری،... 14 اردیبهشت 1403
دکتر رضا جعفری، مدیرعامل و نایبرئیس هیئتمدیره بیمه دانا با صدور پیامی فرا رسیدن روز... 12 اردیبهشت 1403
روز یکشنبه 19 اردیبهشتماه در دیداری آقای دکتر متین دیداری مدیرعامل و نائب رئیس هیئت... 11 اردیبهشت 1403
مدیرعامل شرکت پتروشیمی پارس به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر پیامی صادر کرد. 25 فروردین 1403
محمدرضا کریمی مدیرعامل شرکت پتروشیمی اروند شب گذشته را نیز به مانند سال گذشته، تا... 4 فروردین 1403
مدیرعامل شرکت پتروشیمی ارومیه، در اولین ساعات پس از تحویل سال نو در محل کار کارکنان... 2 فروردین 1403
معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی با صدور حکمی اکبر کوشا را بهعنوان مشاور ارشد مدیرعامل... 19 اسفند 1402
مدیر عامل شرکت ملی حفاری ایران در پیامی فرا رسیدن اعیاد شعبانیه، روز پاسدار و گرامیداشت... 24 بهمن 1402
نظرات شما