در گذشتهای نهچندان دور نام ایران مترادف بود با یک محصول صادراتی که هم هنر و هم کیفیت تولید ایرانی را در جهان به نمایش میگذاشت؛ فرش ایرانی یا پرشین کارپت.
به گزارش
نسیم اقتصاد، دنیای اقتصاد نوشت: آوازه چند صدساله فرش ایرانی باعثشده بود که نمونه کار بافندگان ایرانی نهتنها در خانههای شهروندان بسیاری از کشورها دیده شود، بلکه بسیاری از مراکز سیاسی و فرهنگی در سرتاسر جهان به این هنر ایرانی آراسته باشند.
حضور فرش ایرانی در جهان دو مزیت عمده دارد. اول اینکه فرش دستباف بهعنوان نماد کیفیت تولید ایران در جهان شناخته میشود و دوم اینکه هنر و فرهنگ ایران را به شهروندان جهانی معرفی میکند. با وجود تمام مزیتهای صادرات فرش دستباف، جسم این صنعتکهن روزبهروز در حال نحیفترشدن است. در سال1401، صادرات فرش ایران به 50.7میلیون دلار رسید؛ رقمی که 78درصد کاهش نسبت به سال97 و نزدیک به 98درصد کاهش (به قیمت جاری) نسبت به سال73 را نشان میدهد. با درنظرگرفتن اینکه اکثر خانوارهای ایرانی، توان مالی لازم جهت خرید فرش دستباف را ندارند، این افت شدید در صادرات میتواند پایانی تلخ بر یک صنعت چند صدساله باشد.
با درنظرگرفتن تورم آمریکا صادرات فرش در سال73 تقریبا معادل 4.5میلیارد دلار در زمان فعلی بودهاست. اگر فرض کنیم در سالگذشته همین میزان 4.5میلیارد دلاری فرش صادر میشد، صادرات فرش رقمی معادل 67درصد کل صادرات صنعتی و 130درصد صادرات کشاورزی در سال 1401 بود.
تراژدی اینجاست که این اتفاق محققنشده و از 19 سالقبل تاکنون صادرات فرش پیوسته در حال کاهش بودهاست. در سال74 میزان صادرات فرش ایرانی 981میلیون دلار محاسبهشده که با توجه به ارزش صادرات غیرنفتی ایران همچنان رقم قابلتوجهی محسوب میشود.
پس از سال74، صادرات فرش ایران به مدت 10سال همواره رقمی بالاتر از 500میلیون دلار را ثبت کردهاست. بهعنوان مثال در سال82، ایران 539میلیون دلار صادرات فرش داشته که رقمی معادل 9درصد صادرات غیرنفتی 5میلیارد و 972میلیون دلاری در این سالاست، بنابراین در دهه80 شمسی، صادرات فرش همچنان یکی از ارکان مهم تامین ارز کشور محسوب میشدهاست.
اعمال تحریمهای سازمان ملل، اولین شوک جدی به صادرات فرش ایران را وارد کرد، پس از سال91، صادرات فرش ایرانی پیوسته کاهش یافت و در سال94 به پایینترین میزان خود به قیمت جاری رسید. در این سالایران تنها 290میلیون دلار فرش صادر کردهاست. گرچه برجام کورسوی امیدی را برای صادرکنندگان ایرانی روشن کرد، اما این وضعیت دوام نداشت و پس از خارجشدن رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده از برجام، زنگ هشدار برای صادرات فرش به صدا درآمد. درحالیکه در بازه سالهای 86 تا 96، میانگین صادرات فرش در حدود 416میلیون دلار بود، از سال98، میزان صادرات فرش همواره کمتر از 73میلیون دلار بوده و در سالگذشته به پایینترین رقم خود یعنی 50.7میلیون دلار رسیدهاست. رقمی که به هیچوجه با سابقه تاریخی این صنعت در ایران و پتانسیلهای بافندگان هنرمند ایرانی تناسب ندارد.
چرا صادرات فرش مهم است؟
اهمیت صنعت فرش تنها مربوط به محافظت از هنری به قدمت چند ده قرن نیست، بلکه توسعه این صنعت میتواند بر رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری اثرگذار باشد.
بر اساس دادههای کمیسیون فرش، هنر و صنایعدستی اتاق بازرگانی ایران، اشتغالزایی بیبدیلی که صنعت فرش برای روستاییان و عشایر ایجاد میکند (بهعنوان شغل مکمل)موجب ایجاد ارزشافزوده در خانوادههای آنها میشود و هیچ اشتغالزایی پایدار دیگری در کشور نمیتواند با آن رقابت کند.
کمتوجهی دولتها به حمایت از این محصول استراتژیک در دهههای اخیر موجب ازدسترفتن بخش قابلتوجه بازارهای جهانی شده و طبیعتا افت در فروش جهانی، موجب رکود در سفارش و تولید خواهد شد که در نتیجه بافندگان آسیب جدی خواهند دید. طبق آمارهای وزارت صمت بخش عمدهای از زنجیره اشتغال 2میلیون نفری فرش دستباف در سراسر کشور را بافندگان تشکیل میدهند که در دوران رکود بخش کوچکتری جذب این بازار میشوند و هرچه از میزان اشتغال در این حوزه و فعالیت بافندگان در این عرصه کاسته شود، میزان مهاجرت به حاشیه شهرها وآسیبهای اجتماعی، تغییر بافت و فساد افزایش مییابد و تبعات این رخداد، سبب ایجاد چالشهای جدی در حوزه امنیت کشور خواهد شد.
با توجه به جمعیت 24.6میلیون نفری افراد شاغل در کشور زنجیره اشتغال 2میلیون نفری در صنعت فرش، میتواند رقمی در حدود 8درصد مشاغل را در کشور شامل شود، اما این تنها مزیت این صنعت نیست. با توجه بهکاربر بودن صنعت فرش هزینهاشتغالزایی در این بخش در مقایسه با صنایع دیگر بسیار پایین است. بر اساس مطالعات انجام شده، ایجاد یک شغل در صنعت فرش نزدیک به 6درصد ایجاد شغل در صنعت اتومبیل هزینه ایجاد میکند.
همچنین برای اشتغالزایی در صنعت فرش نیاز به سرمایهگذاری گسترده دولتی نیست؛ در واقع اشتغالزایی در صنعت فرش کاملا مردمبنیان است. همانطور که مشخص است هزینه اندک در صنعت فرش بازدهی بالایی دارد، اما آنچه نشاندهنده موقعیت خاص این صنعت در ارزآوری برای کشور است؛ پایینترین عملکرد صادرات فرش قبل از تحریمها از بسیاری از صنایع، ارزآوری بیشتری برای کشور داشتهاست.
علاوه بر این مشتریان فرش ایرانی عمدتا کشورهای ثروتمند هستند. در سالهای قبل از تحریم، آلمان، ایالاتمتحده، ژاپن و امارات از مشتریان اصلی فرش ایرانی بودند، در نتیجه کشش لازم برای تقاضای فرش ایرانی در این کشورها وجود دارد. همه این آمارها لزوم بازنگری در سیاستهای مرتبط با فرش دستباف و اهمیت تحریک تولید در این بخش را نشان میدهد، با اینوجود تحریمها علیه ایران و برخی از مقررات داخلی دو محوری است که صادرات فرش ایرانی را با بحران مواجه کردهاست. لازم است مسوولان اهمیت توسعه صنعت فرش در ارزآوری، اشتغال و حتی رشد صنعت توریسم را درک کرده و تلاش کنند تا با رفع موانع تولید و صادرات کمک کنند فرش ایرانی بهجایگاه تاریخی خود بازگردد.
نظرات شما